۲۰۱۰ آوریل ۴, یکشنبه
یکشنبه عید پاک - عیسی مسیح و قلب دلسوز مادر ما'
پیام از مادر ما
پسران محبوب، من مادر شادمان قیامت هستم. در این روز از عید پاک دیدم پسر الهیام را به زندگی بازگردیده و جلالآفرینتر از هزار خورشید که با هم هستند. او پیشتر از آنچه وعده داده بود برخاست تا توجه داشته باشد به دعاهای بیپایان من و درخواستهای من، آنگونهکه خواستم تا تأخیری در آمدنش برای آرام کردن روحام نباشد، تا بیاود و روح مادر آسمانیاش و همسرش را با عشق خود احاطه کند.
عیسی محبوبم دوباره برخاست تا به شما زندگی نوین نعمت بدهد، پس من مادر نعمت هستم. مأموریت مادریام این است که آن را بدهد، منتقل سازد و بین همه فرزندانِ مرا تقسیم کند، تا تمام آنها بتوانند یک زندگی واقعی در خداوند، یک زندگی حقیقی در مسیح، در نعمتش، در قانونش و در عشقاش بگذراند.
در نور قیوم شده باید زنده باشید. در نور عیسی قیومشده باید عاشق شوید و رنج ببرید.
در نور عیسی قیومشده هر روز بیشتر به سوی انجام اراده پدر و برکت الهیاش پیش بروید.
در نور عیسی قیوم شده باید همه روزهای زندگیتان را صرف جستجوی آنچه او را خوشحال میکند، فرار از آنچه او را ناراحت میکند، از آنچه دوباره رنجش او را زنده میکند و از آنچه او را ناخوشایند میسازد، بگذراند تا زندگی شما بیشتر در نور قیامت پسر الهیام باشد.
در این روز که پسرم برخاست تا همه چیزها را با نورش و زندگی الهیش واقعی پر کند، به تمامی شما در همین لحظه خیر میدهم".
سانتا ایرین
"برادران محبوب، ایرن خدمتکار خداوند و مریم مقدسترین هستم. دوباره شما را سلام میکنم! چه خوشحالی است که دوباره تو رو ببینم! من قصد دارم ادامه دهیم به آموزش دادن به شما در مورد اینکه چگونه صلح واقعی قلبی بدست آورید، آن را نگه دارید، حفظ کنید و افزایش یابید.
سلام حقیقی قلبی برای کسانی نیست که خودشان را با دنیا سازش میدهند، برای کسانی که نمی�برند چگونه کاملاً برای خودشان و ارادهشان بمیرند، برای کسانی که از عشق خداوند ترس دارند، یعنی آنهایی که به خاطر آنچه این عشق در زندگیهای آنها انجام خواهد داد، تغییراتی که ایجاد خواهد کرد، قربانیانی که خواهش میکند، انکارهایی که خواستار است، تلاشهایی که درخواست دارد تا روح بتواند واقعی با خداوند، خودش و دیگران و قانون مقدس عاشقیاش، یعنی قانون عشق خدای ما، در صلح زندگی کند.
در کتاب مقدس خدا نوشته شده است که «بیماران نجات نخواهند یافت»، یعنی کسانی که ارادهٔ خدا را میدانند، میدانند چه چیزی از آنها خواسته میشود، به عنوان فرزندان محبوب خداوند دعوت شدهاند تا او را بشناسند و نزدیکش باشند. با او در کنار مزارش نشستند و نان عشقاش را همراه یکدیگر خوردند، اما این روحها بر اثر ترس آنچه خداوند از آنان خواهد، چه چیزی خواسته میشود، چه چیزی فراخوانده میشوند، گریختهاند؛ این روحها قبول نمی�یند آنچه خدا به آنها پیشنهاد کرده است. هیچگاه آرامش نخواهند یافت، نه در روانشان، نه در وجدانشان، نه در دلشان، نه در زندگیشان، زیرا با دزدیدن، فرار کردن و مقاومت علیه ارادهٔ خداوند امکان پیدا کردن یا حفظ صلح واقعی نیست. بنابراین من به شما برادرانم میگویم: قلبهایتان را باز کنید. عشق خدا را بپذیرید. ارادهاش را قبول کنید، برنامهی زیبایش برای شما. بله خودتان بگوئید تا ارادهٔ او کاملاً در شما انجام شود و سپس به شما اطمینان دارم که آرامش آسمانی شما را چنین خواهد گرفت که حقیقتاً خواهید گفت:
«خداوند، در صلح نعمتش، صلیباش، پیروزیاش و عشقاش شنا کن».
به همهی این لحظه شما را با سخاوت مبارک میکنم".
قدیس پاتریشیا
«برادران محبوب من، من، پاتریشیا, بسیار خوشحال هستم که امروز به اینجا آمدهام تا پیام اولم را به شما بدهم، اگرچه همیشه در این مکان منتخب بودهام و جایی است که ما، همهی قدیسان خدا، روزانه شبانهروزی دعاهایتان را میپذیریم.
برادران و خواهران، قلبهایتان را به عشق مسیح باز کنید، کسی که خودش را تا آخر نذری داد تا برای شما در صلیب جان بدهد. خداوند کاملاً خالی شد، مادر غمگین نیز چنان خالی شد که تنها عشقی بیپایان و نامحدود باقی ماند، همان عشق بیحدی که به خدا و به شما داشتند.
این عشق (عیسای مسیح و مریم) که برایتان در صلیب خود را داد، این عشق که زندگیاش را داد تا همهی شما از مرگ ابدی بیرون آید و ما بتوانیم زندگانی پیدا کنیم، میخواهد به هر یک از شماست داده شود. اما با قلبی پر از چیزهای دنیوی و گذرا، وابستگیها به امور دنیا، نمیتوان آن را دریافت کرد.
پس من از شما میخواهم: دل خود را خالی کنید، همهی عشق به خودشتن، تمام وابستگی به ارادهٔ شخصی، تمامی غرور، هر گونه بیرویهی و وابستگی ناهنجار به مخلوقات را کنار بگذارید تا در جانهای شماستان تنها فضا، باز بودن و جایگاه برای عشق خدا باشد. بنگرید برادرانم که مسیح زندگیاش را برای شما داد مانند پادشاهترین شاه، مثل پدر محبتآمیزترین، برادر پر از خیریت واقعی. در حالیکه شاهها اشخاص خودشان را به جنگ میفرستند تا سلطنتشان و حتی جانشان و تاجشان نجات یابد، مسیح تاجش را که در آسمان بود کنار گذاشت، از آنجا پایین آمد تا بر زمین و میان شماستان بماند همراه با مادر مقدساش. و دو نفر زندگیشان را دادند تا همهی شما، اشخاص او، بتوانید از مرگ ابدی بیرون بیایید و زندگی واقعی در خدا پیدا کنید.
چه عشق عجیب که پروردگار و مادری برای شماستاند! و با چه کمی از عشق به آنان پاسخ دادهاید، خدمت کردهاید، عاشق شدهاید تا کنون.
به آنها دیگر درد ندهید! دل خود را باز کنید. کاملاً خودشتن را بدهید و گام محکم و تصمیمگیرنده بر راهی از عشق واقعی برای پروردگار و مادری بردارید، تا شما متهم به آن گناه نشوید که بسیاری از جانها پیشتر افتادهاند، یعنی اینکه عاشق شدن بیشتر خودشان نسبت به خدا و مادرش بودند و خودشتن را ترجیح دادند.
این عشق واقعی را برای شماستان میخوانم، من توانایی دارم و خواهم داد. و کسانی که خودشان را به من وقف کردهاند، از من این عشق خواستهاند، کمک من را درخواست کردهاند، آن را خواهم داد.
با تمام دعاهایی ادامه دهید که من، آسمان، برای شماستان در اینجا دادهام. دعای عشقی است که به آسمان میرود، مادر مقدس شما را در اینجا گفتهاست. و درست است.
دعا عشق است که به آسمان بالا میرود.
دعای دل خالیست که به آسمان صعود میکند.
دعایی باید قلبی باشد که از زمین جدا شده تا سرانجام سبک شود و به آسمان برود.
دعا عشق الهی در تبدیل شدن خالص است که از آسمان به زمین برای جانهایی که آن را میخواهند، دنبالش میکنند، درخواستش میکنند و سینهزنیاش میکنند!
با تمام دعاهایی ادامه دهید که بانوی مبارک شما را اینجا دادهاست، زیرا این دعاها ویژگی خالی کردن قلبتان و بازکردن آن دارند. اگر حداقل نیکخواهی داشته باشد و اگر حقیقتاً خودتان را خالی کند، پس این دعاها روحهای تان و دلهایتان سبک میکند، از همه چیز که در زمین کشیده شدهاند و بر روی روح فشار آوردهاست جدا میشود. سپس روحهایتان سریع به سوی خورشید، عشق بیحد و مرز خدا پرواز خواهند کرد. من همیشه با شما هستم و هرگز، هیچگاه شما را ترک نخواهم کرد، اگر خودتان نیز مرا ترک نکنید.
به همهی شما در این لحظه، بهعشق برکت میدهم.
برکت تو هم مارکوس. تمام چیزها توسطت بسیار خوب توضیح داده شد. من از شوالیه پاکدامی، خدمتکار خداوند عالیترین و دوست یاران و قدیسان را تبریک گویم که برای من محبوب است".
***
پاتریسیا نوهی امپراتور کنستانتین بزرگ بود. او در اوایل قرن هفتم میلادی در قسطنطنیه به دنیا آمد و توسط آگلایا، یک مسیحی بسیار پرستارش تربیت شد. دختر کوچک با ایمان رشد کرد و despite جوانیاش، قسم خویشتنداری را برای مسیح گرفت. اما تا وفادارش باقی بماند باید شهرت رها کند زیرا پدرش کنستانتین دوم، امپراتور آن زمان بود که بر ازدواج او اصرار داشت.
پاتریسیا با کمک و همراهی آگلایا و چند نفر از پیروانش برای مدتی پنهان شد. سپس به جزایر یونانی سفر کردند و در ایتالیا فرود آمدند، جایی که در ناپل فرود آوردند. پاتریسیا از این مکان خوشش آمد و محل را مشخص کرد که میخواهد آنجا دفن شود. او پس از آن شهرت حمایت کرد تا بسیاری از کلیساها جدیدی که از اجزای ضروری مراسم مذهبی محروم بودند تزئین کند، و همچنین به مالیاتی کمک کرد برای خیریهها و بیمارستانهایی که به فقیران و بیماران خدمت میکردند.
پس با آگلایا و پیروانش وفادار به رم سفر کردند، جایی که از پاپ لیبریوس حفاظت خواستند. آنوقت بود که فهمید پدرش خود را تسلیم ارادهاش کردهاست. او پوشاک مقدس دریافت کرد، نمادی از تقدیس شدن برای خداوند، توسط دستهای عالیترین کشیش. پس دوباره به قسطنطنیه بازگشتند تا پاتریسیا حق تاج و تخت را رها کند و اموالشان را بین فقیران تقسیم کنند قبل از سفر زیارتگاهی به سرزمین مقدس.
اما حوادث دیگر رخ داد. کشتی خودت را از خطرهای مختلف دور کرد تا در صخرههای ساحل ناپل گم شود. دقیقاً بر جزیره کوچک مگاریده، که همچنین با نام قلعه توت فرنگی شناخته میشود، جایی بود که یک کلیسای کوچکی وجود داشت و پاتریسیا پس از مدتی آنجا فوت شد.
بر اساس رکوردها، مراسم تدفین پطرشیا توسط آگلایا وفادار سازماندهی شد و با حضور اسقف، دوک شهر و یک جمعیت عظیم برگزار گردید. خودرو که توسط دو گاو بدون هیچ راهنما کشیده میشد در پیش کلیسای خواهران بازیلیان متوقف شد که به قدیسان نیکاندرو و مارسیانو اختصاص یافته بود، جایی که پطرشیا برای دفن مشخص کرده بود. آنجا مومیانهها تحت نگهداری خواهرانی بودند که "پاتریشی" نامیده شدند یا خواهران سنت پاترک. بعداً بازیلینها قوانین را به آنهایی از بندیکتین منتقل کردند و این خواهران نیز همراه با تجدید نظر بودند.
برای پاداش عشق قدیس که فقط برای دفن دوباره به ناپل بازگشت، مردم عبادت او را بیشتر گسترش دادند، قویتر و زندهتر ساختند. در سال ۱۶۲۵ سنت پاترشیا به عنوان همحامی ناپل اعلام شد، همانطور که دیگر حامی، سانت جنارو، شهید مشهور است.
به دلیل دلایل تاریخی، در سال ۱۸۶۴ مومیانههای او به کپلی جانبی از کلیسای زیبایی موناستری سنت گریگوری ارمنی منتقل شد. کلیسا عبادت سنت پاترک را در بیست و پنجم اوت تأیید کرد.