ژاکارئی، و دل من
"- ژاکارئی بسیار از سوی من مبارک است. این را به شما چندین بار گفتهام. فرزندانم، ماتریکس من (از عذراء مریم)، مقدسترین مکان من! یک نعمت خاصی بود که از آسمان آمد! دعا کنید تا آنچه میخواهم شود.
از آن مذبح من عشق را به فرزندانم پخش میکنم، و از آن تابوت، شما را دعوت میکنم قلب خودتان را به من بدهید تا آنها را با آتش دل عیسی سوزاند.
این کلیسا مرا بسیار آرامش داد! این یادآور خانه فقیرانهام در ناصره است! همان عشق هست که احساس میکنم!
آه! اگر این محلهها و شهرشان دیوارهای یریکو را بسازند که از آن درخواست کردهام. و اگر پیامهای من را زندگی کنند و برای دعا به اینجا بیایند، خوبتر خواهند بود.
هر روز در ماتریس با شما دعا میکنم. خوشحال خواهم شد اگر ساعت شش صبح، ظهر و شش بعد از ظهر زنگها مرا سلام کنید تا فرزندان من را دعوت کنیم که همراه من در کلیسا دعا کنند.
در این کلیسای پناهگاهام، رنجیدهها پناه خواهند یافت، کسانی که تشنه خدا هستند مادری پیدا میکنند که به آنها آب زنده برای نوشیدن بدهد.
ا فرزندانم، در پناهگاهی من شما را نگریستم.
(نکته - مارکو): (مریم مقدس ادامه میدهد درباره ژاکارئی روز بعد)
قلهٔ من نعمت خاصی از دل من است. این یادآور بیشماری کوههای ناصره است، جایی که اغلب در جوانی خود قبل از اینکه مادر خدا بشوم به آنجا میرفتم تا دعا کنم!
خواسته بود یک کلیسای کوچک را برای من بسازند. میخواهم شما بر کوه بالا رود و با هم دعا کنید، تعزیر کنید! فرزندانم، تسبیح صلح بشریت را در قله دعا کنید!
خواسته بود روی صلیب (اولین که ساخته شد در قله) کلمات "خداوند رحمت" حک کنند تا به رحمت خدا اعتماد داشته باشند. تا قلب خودشان را به او بدهند، تا بیشتر از قبل رحمت الهی را طلب کنند.
خواسته بود نام من را ثبت کنند تا همیشه یاد بگیرند که من آن کسی هستم که همه اینها را خواستهام و پیامهای را دادهام. همراه من در قله دعا کنید!
ای فرزندان، به جاکارئی نگاه میکنم که پر از تنفس اقتصادی و پولی است، تجارت، بانکها. این شورش که همه هجوم خدا را در دلشان غرق کردهاست و فریاد میزنم: - جنگل سنگ! بیدار شو و قلبت رو به خدات باز کن!
هر سال از طریق مراسم من 'به یک روش خاص' عبور میکنم و همه چیز را که انجام میدهید، دیدم. اگر در محدوده یک کیلومتر روحهای سخاوتمند دیدم، دیگر اینقدر گریه نمی�دیده بود اما... همه چیزی که میبینم بیتوجهی، ناکامی و خداناباوری است. (اینجا او قطع کرد و گریست.)
۷ ام یک سپاسگزاری! اگر بپریزدید. از خدا لطف بخواهید، زیرا من اینقدر فاحشگی، زناکاری، تخریب کودکان و جوانان، پورنوگرافی عمومی میبینم.
بپریز! من خاتون جاکارئی هستم! روزانه با من تروس بپریزد!"