امروز مادر مبارک با پسرش عیسی مسیح در آغوش خود آمد. آن دو پیش ما ایستاده بودند و دلشان پر از محبت برای بشریت بود.
سلام بر شما فرزندان معصوم من!
امروز، از آسمان آمدهام تا شمای را در چادر محافظت خود پذیرم.
فرزندانم، صلح و نور جهان را در آغوش دارم. نگاه کنید به پسر خداوند من! او اینجا است تا شما را برکت دهد و در سختیهایتان آرامش بیاورد.
هیچ چیز از ترس نبینید! خدا با شماست، و من نیز مادر پاکدامن وی هستم که برای دادن تمام محبت خود به شما آمدهام.
فرزندانم، دعا کنید. اگر نور را پیدا نکنید که زندگیهایتان را روشن کند، تسبیح بگویید و نور خداوند را خواهید داشت. اگر نمی�باید صلیبیت خود را با محبت تحمل کنید، دعا کنید، تسبیح بگوید تا برای سفر روحانی شما قوت داشته باشید.
خدا شمای دوست دارد و امروز بر خانوادههایتان باران نعمتهای آسمانی میباراند....
در این لحظه، مادر مقدس به دستور پسرش عیسی مسیح نزدیک پلههایش کلیسا شد. او دستچهاش را باز کرد و سپس با دست راست خود نشان داد که زمین است. من از نگاه کودک عیسی فهمیدم باید محلی که نشان داده بود بوسه بزنم و سه صلیب با زبانم برای گناهان جهان و آزارهایش به خاطر گناهکارانی بیقاعده بسازم. بلافاصله بعدتر، مادر مقدس بر دستور کودک عیسی قدمش را روی زمین کلیسا گذاشت. جایی که او با عیسی بود همه روشن شد. مادر خدا گفت:
اینجا محبت من را به فرمان پسرم عیسی مسیح میگذارم. اینجا، در این مکان مقدس و مبارک شده توسط خداست که آرزو دارم برای بسیاری از دلهای سختدل نعمت تبدیل شدن بدهد. بیاید، بیایند خانه پدر آسمانی خود، بیایید او را با روح و حقیقت پرستش کنید، تا زندگیهایتان و دلهایتان به محبت بزرگ خداوند پر شود. برکت شما: در نام پدر، پسر وروحالقدس. آمین! با صلح خداوند به خانههایتان برگردید!
وقتی این کلمات را گفت مادر مقدس با کودک عیسی مسیح در آغوشش شروع کرد که آهستهآهسته به سمت تصویر خود بر روی مذبح بالا رود تا در آن نور زیبای روشن شد.