پیام‌هایی به آن در ملاتز/گوتینگن، آلمان

 

۲۰۱۳ مارس ۱۷, یکشنبه

اولین یکشنبه عذاب.

پدر آسمانی پس از قداس قربان مقدس ترینتین پیوس پنجم در کلیسای خانه‌ای گوتینگن با وسایل و دخترش آن سخن می‌گوید.

 

آن نمی喋ری ندارد. کلمه ای نگوید. تمام بدن شما درد است. رنج آنها بی‌حد و مرز بزرگ است. نمی‌توانید او را در حال رنج دیدن. او از درد پیچیده شده و تقریباً غیرقابل شنیدن می‌گویند: "من نمی توانم ادامه دهم، من نمی喋ری ندارم، مرا کمک کنید، مرا کمک کنید ...".

"پدر آسمانی، به او قدرت الهی خود را بخشید. ما از شما می‌خواهیم، ما شما را ستایش می‌کنیم، ما شما را ستایش می‌کنیم. شما همه چیز را می‌توانید کرد، پدر آسمانی، لطفا، لطفا، لطفا با قوت و نیروتان بیایید. شما می‌خواهید پیام‌ها به اینترنت برسانند. لطفاً دختر خودت آن، پیامبر خود را کمک کنید تا پس از همه بتواند ادامه دهد و مجبور نباشد چنین دردی تحمل کند. درد او را بگیرید، حالا حداقل هنگام پیام. پدر آسمانی مرا یاری کن!

مادر مقدس محبوب، لطفاً به تخت خدا درخواست کنید تا قدرت خود را برای فرزند مورد علاقه شما آن که فقط برای شما است، در رنج و عذاب برای همه بشر، برای کشیشان او و پاپش ... رنج آنها بسیار بزرگ است. به او نیرو بدهید تا این پیام را حالا بیان کند، با کمک شما، با قدرت الهی شما پخش شود. لطفاً مادر مقدس محبوب، لطفاً بر تخت پدر آسمانی در سه‌گانه‌ای. آمین."

"آللیلویا! پدر آسمانی دعا ما را شنید. او برای همیشه ستایش و بزرگداشت شود!

به نام پدر، پسر و روح القدس. در طول قداس قربان مقدس، تعداد قابل تشخیصی فرشتگان به کلیسای خانه وارد شدند و اطراف مقدسات مبارک و مذبح قربانی جمع شده بودند. فرشتگان تابوت روشنایی شدید داشتند. مذبح مریم نیز توسط جمعیت بزرگی از فرشتگان که داخل و خارج می‌شدند احاطه شد. مادر مقدس خاصاً در نور بسیار روشن بود. یوسف مقدس مادربزرگ را پشتیبانی کرد. ارشمیکائیل قدیس چندین بار روح‌های شرور را به درون گودال فرو ریخت. او شمشیر خود را در چهار جهت زد تا حداقل از ما دوری کند. خصوصا پیتا و عیسی رحمت‌دار امروز یکشنبه عذاب در نور روشن می‌دیدند.

پدر آسمانی سخن خواهد گفت: من، پدر آسمانی، حالا دقیقاً از طریق وسایل خودم که راضی و اطاعت‌کننده و متواضع است و دخترش آن که کاملاً در اراده‌ام قرار دارد و فقط کلماتی را تکرار می‌کند که از من آمده‌است.

دختر عزیزمن آنی، اولاً می‌خواهم به تو سخن گویم چون در درد هستی. امروز زمان Passion شروع شده‌است، یعنی زمانی برای رنج بردن که تجربه‌اش را داری زیرا یسوع بزرگ‌ترین آغوش‌های خود را در تو تحمل می‌کند. تو می‌دانی که او در تو رنج می‌برد. و بنابراین ناشی از همدلی غیرقابل تحمل است. به تو قدرت می‌دهد تا بتوانی رنج ببرد، چرا که اگر نه، بی‌هوشی شده بودی. من دربارهٔ آغوش‌هایت مطلع هستم. صبر کن! آن کسیست که باید این شکنجه‌ها را برای کلیسای تنها، مقدس، کاتولیک و رسولان خود تحمل کند، که او در دستش دارد. او چوبک برافراشته‌است و خودش حاکم کلیسای تنها‌اش است. هیچ‌کسی نمی�باید این کلیسا را نابود سازد، زیرا حتی اگر ویرانه باشد باقی خواهد ماند.

فرزندان عزیزمن، مؤمنان عزیزم از نزدیک و دور، پیروان عزیزمان و همچنین به‌خصوص گله‌ی کوچکِ عزیزان که باید مقاومت کنید و می‌خواهید. شما مبارک هستید، بله، برگزیده شده‌اید و انتخاب بزرگ قدرت شماست. توانایی انسانیت با قوت الهی متصل است که آن را در تو جاری می‌کنم. اگر نه، نمی�بادی این‌چیزها را تحمل کرد که رخ داده‌است و هنوز خواهد شد.

فرزند کوچک عزیزمن، چگونه حس کرده‌ای روزی که نبی دزدیده شده در ۱۳ مارس انتخاب شد؟ او توسط من برگزیده نشده بود بلکه توسط شر برگزیده شده‌بود. هیچگاه روح‌القدس در مجمع نبود. هرگز یک قربانی مقدس ترنتین نبوده‌است. شما فریب خورده‌اید، عزیزانم. مراسم مدرن به لاتینی ترجمه شده‌بود. بیشتر موجود نبود. بنابراین روح‌القدس هرگز نمی�باید این کپلای سینت که مجمع در آن برگزار شد را وارد شود. من خودم، پدر آسمانی، از آنجا دور شدم چون می‌دانستم نبی دزدیده‌شده بین آنان بود، مانند یهودا میان رسولان‌ام در آن زمان. می‌دیدم او خیانتکار است. رنج بردم و مانای مقدس به رسولان‌ام دادم تا پس از صعود من به آسمان همیشه این نانِ زندگی را دریافت کنند.

این دوره‌ی رنج برای تو، عزیزانم، مانند راه صلیب آن زمان است. همه مردان مرا بدنام و نفرت کردند. تا جایی که تمام بدن‌ام یک زخم بود از کدام خون مقدس من جاری می‌شد. تاج خار به عمق بیشتری در سرِمن زده شد تا دردِمن را لذت ببرند. و خاموش ماندم، عزیزانم. خاموش ماندم چون اعتراف کرده‌بودم پسر پادشاه هستم.

آیا هنوز امروز کاردینال‌ها، اسقف‌ها و یک مرشد عالی وجود دارند که به قدسیت من به عنوان خدای سه‌قضیتی ایمان دارند؟ نه! ایمان پاک شده است. او دیگر آنجا نیست. آیا نمی喫 باید از طریق پسر تنها خودم، بزرگ‌ترین راه صلیب برای شما، برای شما متولد شود تا گناهان شما آمرزش یابد و با قربانی صلیب محو شود؟ من پسرم را به زمین برای شما فرستادم، محبوبان من، زیرا بی‌حد و مرزتان دوست دارم. از عشق انجام دادم. و چگونه امروز در برابر من رفتار می‌کنند که پدر آسمانی هستم؟ آیا فکر کنید به دردهای من که امروزه بر اثر ویرانه شدن کلیسای من تحمل می‌کنم؟ او روی زمین خاکستر شده است. هیچ چیز دیگری نمی喫 ساخته شود - هیچ‌چیز دیگر! اما هنوز رزمگاه را در دست دارم.

من قبلاً کلیسا جدید را در ۱ ژانویه ۲۰۱۲ در ملاتز در کاپل خانه من بنیان گذاشته بودم. کسی به آن ایمان نداشت. و امروز نیز هیچ‌کس به آن ایمان نخواهد داشت زیرا برای دیگران یوتوپیا است. تخیل می‌گویند پیام‌های من که از دهان پیامبرم بیرون آمده‌اند و نه کلمات او بلکه کلمات من هستند. چیزی از او نیست. چقدر بارها تکرار کردم. اما هنوز به همه‌قدرت‌مندی و همه‌قدرتمن ایمان ندارید. می‌توانستم هر چیز را نابود کنم و کلیسا در این لحظه با جلال برخاسته باشد. اما نه، کلیسای باید از طریق شما به عنوان شرکت‌کنندگان، به عنوان هم‌پیماها با تمام جلال برخیزد.

شما نیز صلیب خود را بگیرید زیرا بخشی از صلیبی من است. آیا ندم که برای گناهان شما فدا شده‌ام؟ آیا نمی喫 برای گناهان شما به صلیب رفته‌ام؟ آیا ندم که تازیانه زده شدم و در درد با هر کمرنگی که عمیق‌تر وارد زخم‌های پاره‌پارهٔ من شد، خودم را مجروح کردم؟ یک مرد دردناک بودم و هیچ بخشی از من نبود که مجروح نشده باشد. تمام بدن من از همه پورها خونریزی می‌کرد. و برای گناهان مردان رنج کشیدم زیرا این گناه‌ها و کلیسای ویرانه‌شده‌ام را پیش‌بینی کردم. کاردینال‌های افتادهٔ خود را بر تپه زیتون دیدم، و خون از پورهای من جاری شد و به زمین ریخت. آیا فکر کرده‌اید که چگونه برای شما رنج کشیده‌ام این کلیسا و امروز آن را ویران می‌کنید و دوباره مرا صلیب می‌کشید؟ باید یک صلیب عشق برای شما بود. و چه کردید از آن؟ پیامبر کاذبی را منصوب کردید. هیچ خیری نمی喫 از رتبهٔ خود بیرون آمده باشد، زیرا افتاده‌اید. در ایمان غلط در گمراهی هستید.

مسح مقدس قربانی من باید دوباره با تمام جلال برخاسته باشد. آنچه که جشن می‌گذارید، یک اجتماع مدرن و پروتستان است که از مسیحیت جدا شده‌است. شما می‌خواهید این دو را به هم نزدیک کنید: آن مسح حقیقی، مقدس و واحد با این جامعه غذا خوردنی تخریب‌شده. و شما باور دارید که این ممکن است.

شما در چه چیزی ایمان دارید، پیوس برادران عزیز من؟ آیا می‌خواهید با این نبی کاذب گفتگو کنید، چنان‌که اعلام کرده‌اید؟ آیا این امکان‌پذیر است؟ آیا خودتان را پرسیده‌اید که با کی باید گفتگو کنید؟ چرا که ضد مسیح به او متصل شده‌است. چهار لژ در واتیکان وجود دارد. نمی‌توانید ببینید، پیوس برادران عزیز من، - چهار لژ فراماسونری؟ این چگونه انجام می‌شود؟ چه خیر از این هرج و مرج بیرون خواهد آمد؟

پاپ بندیکت هیچ کاری خوب نکرده‌است که باید مطابق با برنامه و ارادهٔ من استعفا دهد. او باید برود. نمی‌توانست دیگر بماند. توسط فراماسون‌ها، زبان‌های شیطانی احاطه شده بود که فقط به او بدی می‌گفتند. ذهنش تقریباً متوقف شد. دیگر تحمل نکرد. قوت جسمی و روانیش مجبور شد کم شود. چند سال در گمراهی زندگی کرد و بازی کرد. با این کوریا، با این کاردینال‌ها مرتبط بود که برای او بی‌ایمان نشان دادند و آن را زنده کردند. خودش چه کرد؟ شاهد من نبود، من خدای مقدس سه‌گانه. نه! گفت: «من مسیحیان هستم.» - فقط همین بود. آیا وی رهبر بزرگ گله نبوده‌است؟ آیا چیزی بیشتر نداشت به گفته باشد؟ آیا باید برای من شاهد حقیقی می‌بود حتی وقتی که زندگی‌اش در خطر بوده‌باشد؟

بچه‌های عزیز من، شما چه کاری انجام می‌دهید؟ هر روزی زنده هستید و ایمان دارید این عهد وفاداری را: عهد پنج نفره، عهد سه‌نفره، عهد دو نفره، و اگر زندگیتان هزینه شود، آماده‌اید. به همه قربانی‌ها بله می‌گویید. به تمام شب‌های فدا شدن هم بله می‌گویید، حتی وقتی که قوت شما کم شده‌است. برای این کاردینال‌ها بی‌ایمان و اسقف‌ها بی‌ایمان و رهبر عالی گلهٔ بی‌ایمان جبران کنید. او باید در تنهایی بازنشسته شود تا جبران کند. ممکن نیست حقیقت واقعی را در واتیکان پیدا کند. اگر چهار لژ فراماسونری وجود دارد، جایی که می‌خواهد حقیقت را یابد؟ هیچ‌کجا آنجا حقیقتی یافت نمی‌تواند، چرا که من تنها، عیسی مسیح در سه‌گانه‌ایم خدای راستین و تک‌خدا هستیم، و شما باید به کسی دیگر عبادت نکنید. نه خداهای آسیزی که خوانده شده‌اند، چون خداهایی که خوانده‌اید از آن‌ها رها نخواهید شد! چنین کاری برای من پدرِ آسمانی سخت بود که این خداها را خواندید و حالا روی مزاران رقص می‌کنند.

و در این حکومت دزدیده شده از پیامبر کاذب، وضعیت حتی بدتر خواهد شد. ضد مسیح با او سلطنت می‌کند. شما خیلی زود خواهید دید که چگونه این پستیشوی عالی خود را نشان دهد، همان‌طور که آن را می‌نامید، کسی که انتخاب کرده‌اید و هیچ‌کس نمی�یده بود که کیستی. از زمان یک رژیم نظامی است. چند کشیش در وجدانش دارد؟ او اطمینان داشت که آنها دستگیر شده و کشته شوند. آیا این پاپ مقدس شماست که آن را تقدیر می‌کنید؟ مسیحیان عزیزم، کاتولیک‌های عزیز من، چرا بیدار نمی�یده‌اید؟ چند بار در گریه از شما خواستم برگردید! از این کلیساها مدرن بیرون باشید! اما صدای مرا نشنیده‌اید. پیام‌ها را در پیام‌های من نشنیده‌اید، زیرا پیام‌ها، پیام‌های من باید خیالی باشند.

زندگانی پسرم واقعی یک خیال است؟ با کوچک‌ام سخن می‌گویم؟ آیا من به عنوان پدر آسمانی شما خیالی هستم؟ آیا مرا فانتاستیک برچسب زده‌اید؟ کجا مرا جستجو می‌کنید؟ نمی‌توانید مرو اینجای پیدا کنید. نه! با فرستادگان مقدس‌ام که انتخاب و منصوب کرده‌ام، آنجا حقیقت من است - همه‌ی حقایقم! و او، کوچک‌ام، برای شما گناهکاران، برای سرقت‌های روزانه‌ای که ادامه می‌دهید و از بار سنگین گناه‌ها بر خودتان نمی�یده‌اید، هر چیز را فدا کرده‌است. در بی‌نظمی و غفلت زندگی می‌کنید، اما برگردیده‌اید نه! این هرج‌ومرج است که خواسته‌اید.

آیا پسرم عیسی مسیح نیز به عنوان ملک‌الجبار نامیده نشده بود؟ بله! او را متهم کرده‌اند که دروغگوست، او، فرزند خدا.

و درباره مادر خدا چه می‌گویید، کسی که پسرم عیسی مسیح شما را زیر صلیب داد و بدون داغی به دنیا آمد؟ درباره‌اش چی می‌گوئید؟ چگونه آنرا می‌نامید؟ مریم! بدین ترتیب آنها را بی‌آبروم کنید. او برای شما مقدس‌ترین همه‌ی قدیسان نیست، مادر خدا که تنها پسرم، فرزند خدا، عیسی مسیح را زایده‌است تا با او در راه رنج برود به عنوان واسطه تمام نعمت‌ها و هم‌فداکار. اما همچنان می‌خواهید آنها را سنگساره کنید، مانند پسرم. آنرا مثل هر مریم دیگری نادیده بگیرید، یکی از مردم. روزانه آنان را بی‌آبروم می‌کنید. و این مادر عزیز من است که زیر صلیب به شما داده‌ام.

به عنوان پدر آسمانی، نه تنها پسرم را به زمین فرستادم، بلکه یک مادر مقدس نیز برایتان دادم تا فرزندم را همان‌طور که خواسته بودم باردار کند. او به همه‌ی چیزها بلی گفت و باید این رنج سنگین را با شما، عزیزان مؤمنان، به عنوان مادر خدا تحمل کند.

آیا شما اکنون مؤمن هستید و می‌خواهید راه کومدیمتریکس را بپیماید یا تسلیم شوید؟ آیا هم در میان آن جریان بزرگ خواهید بود که شمایان را تحقیر کرده، همچون هر زن عادی از مردم شماتت می‌کنند. مادرم محبوب، چگونه باید رنج کند، چگونه باید زیر این ضد مسیح و پیامبر کاذب نشسته بر تخت رنج بکشد، چگونه باید زیر این چهار لژ، لژهای فراماسون‌ها رنج بکشد؟ چطور ممکن است چنین چیزی در واتیکان، در رم من رخ دهد؟ همه چیز باید آنجا پاک شود، همه چیز باید در پاکی و حقیقت باشد، اما همه چیز در بزرگترین فوضى قرار دارد. شیاطین در گران‌ترین آلودگی گرد می‌خورند و با شمایان دست می‌دهند و شما هم آن‌ها را متوقف نمی�دید. نه شما نیز که به شما کلید عالی داده شده است.

تو، بنیدتوم، که این لقب برای تو گذاشته‌ام، برای جان توی مبارزه می‌کنم. چه کاری کرده‌ای؟ چرا کلیسای من را فروخته‌ای، حتی اگر بر تو تحمیل شده بود و باید آن را با زور انجام دهی، زیرا قدرت پاپیت خودت را به اسقف‌ها داده و از دست دادی، کلید توی، اکز کاتدرا. همه اینها کجا رفته‌اند؟ قدرت کلید دیگر وجود ندارد. اسقف‌ها با قدرت پاپ حکومت می‌کنند. چطور چنین چیزی در واتیکان ممکن است که باید مقدس باشد؟ و چنین چیزی ساخته شده است. کل کلیسا بی‌حرکت مانده، کلیسای کاتولیک، و شما آن را ترک کنید زیرا باید بگویید: من نمی�دیم به چنین یک کلیسا تعلق داشته باشم. زودتر یا دیرتر خواهید دید که بیشتر از این کلیسا مدرن کاذب بیرون خواهد آمد. حتی بیشتری می‌شود. باور نکنید که این پایان است. نه! شروع شر است. شما توسط شر غرق شده‌اید و آن را نمی�دید چون ذهنتان دیوار زده‌است. یک دیوار بین من و تو برپا شده زیرا همه در گناه بزرگ هستید و معتقدیدم باید خوب جستجو کنید. اما هنوز به دنیا با تمام لذت‌هایش تعلق دارید.

آیا یاد داشتید که اکنون چهارشنبه است؟ آیا این کلمه - چهارشنبه - را می‌دانید؟ نه! در درون و اطراف شمایان هرج‌ومرج ادامه دارد. آیا می‌دانید که پس از ۱۴ روز بزرگ‌ترین جشن، جشن قیامت پسرم عیسی مسیح را خواهیم برگزار کرد؟ آیا شما هم آن را می‌توانید جشن بگیرید؟ نه! برای شمایان یک روز مانند هر تعطیلات دیگر است. این برای شمایان مهم است. شمایان در بند دنیا هستید و شیطان بر شمایان حکومت می‌کند.

او همچنین حکمرانی را در واتیکان به دست گرفته‌است. آیا اکنون فهمیدم، برادرم محبوب پیوس؟ که شما همچنان با شر مکاتبه خواهید کرد و با یک منافق گفتگو خواهید داشت که مردم را حتی بیشتر به مدرنیسم می‌کشاند؟

هیچ‌وقت کافی نیست، زیرا شیطان همچنان خشمگین است. قدرت‌های شیطانی متوقف نمی喚ند، محبوبانم. نه! این ادامه دارد. هر روز بیشتر از آن که در آنجا اتفاق می‌افتد، ادامه پیدا میکند و متوقف نمی喚د، چون عیسی مسیح، پسر من، در آنجا بی‌حرمت شده است، توهین شده است. چه معنایی دارد، محبوبانم؟ یعنی روح‌القدس در کنکلاو حضور نداشت، بلکه شیطان حاضر بود، محبوبانم. او این نبی دزد را انتخاب کرد. یکی از رژیم نظامی - با ۹۰ رای. چگونه ممکن است؟ آیا نمی喚ید خودتان به آن سؤال می‌پرسید؟ کاپل سستین پس از همه چیز بسته شد. و هنوز روشن شد. این نبی دزد ۹۰ رای دریافت کرد.

۷۷ عدد من، محبوبم، است و هرگز اجازه داده نشد که ظاهر شود، زیرا همه‌چیز پنهان بود! آیا باید روح‌القدس - با ۹۰ رای؟ کیست که همه را بیرون آورد؟ شیطان شما را وادار به دروغ گفتن کرد. نیازی نبودید آنرا پنهان کنید. نه! هیچ‌چیزی پنهان نبوده است. همه توسط فراماسون‌ها پیش‌بینی شده بود. این پدر مقدسی که انتخاب شد، شیطانیست، او نبی دزد است که انتخاب شده است. آیا الان می‌خواهید غلبه یابید؟ آیا می‌خواهید از طرفش مبارک شوید؟ آیا حالا همه تحت ارادهٔ شیطان هستید یا هنوز برای من در آخرین راه - برای من عیسی مسیح در سه‌گانه، که اشک‌های مرموز را در آسمان ریخته است - تصمیم می‌گیرید؟ کیست که امروز کوچک‌ام نمی喚ید بداند کجا برود به‌دلیل درد.

او بی‌نهایت رنج می‌کشد. او نه تنها ناامیدی شده، بلکه نمی喚ید یک یا بیرون باشد، زیرا برای شما رنج می‌برد، یعنی عیسی مسیح در او آزارهای خود را دوباره تجربه میکند، و شما کمک می‌کنید، چون ایمان واقعی ندارید، اما همچنان به ایمان غلط اعتراف می‌کنید. هنوز وارد کلیسای مدرن که حتی پروتستان شده است، می‌شوید، اگرچه پسرم عیسی مسیح در تابوت حضور ندارد زیرا من باید او را بیرون آوردم. آنقدر بی‌حرمت شد که من، پدر آسمانی، نمی喚ید ببینم او را زیر پا گذاشته‌اند، توهین و ناپسند شده است. من مجبور بودم او را بیرون بیاورم، من مجبور بودم او را محافظت کنم. من به‌عنوان پدر آسمانی رنج کشیده‌ام و این رنج‌ها برای شما نیز کافی بودند.

و حالا، بدون عیسی مسیح در تابوت، یک اجتماع غذا برگزار شد قبل از مجمع. آیا می‌توانست پسرم عیسی مسیح در این دست‌های کشیشی تبدیل شود؟ نه! ممکن نبود. آنچه باقی ماند یک تکه نان و یک نوشیدن شراب - هیچ چیز بیشتر. گریه کنید، گریه کنید برای خودتان و فرزندان شما زیرا همه گناه کرده‌اند و به آزار و شکنجه پسرم کمک کردند تا بزرگتر و بزرگتر شود. حتی امروز همچنان ادامه دارد، و شیطان در هر گوشه برتری می‌یابد. وقتی مردم که اکنون به او ایمان دارند می‌گویند: "ما یک پاپ خوب داریم بعد از همه"، آنگاه شیطان پیروزی خود را کسب کرده‌است، آنگاه با شما خوشحال شده و خنده‌دار است و شما را حتی بیشتر در گودال فرو خواهد برد. ذهنتان ابریده خواهد شد زیرا دیگر نمی‌توانید حقیقت را تشخیص دهید. حقیقت به دروغ تبدیل می‌شود و دروغ به حقیقت، فرزندان من.

و همین است که شما، مرغ‌های کوچک محبوبم، باور دارید عیسی مسیح، پسرم، کلیسای جدید را براق خواهد کرد زیرا او خدایی قدرتمند و سه‌گانه‌است. روح‌القدس دوباره در این مردم وارد می‌شود که ایمان دارند. او روشن خواهد شد، دانش، حکمت و تقوا را آورد و ذهن ابریده نخواهد شد. آنهایی که به من ایمان دارند یک فهم بسیار واضح خواهند داشت. آنها تشکر کرده و روی زانوهای خود خواهند بود زیرا هنوز در این آشفتگی و هرج‌ومرجی جهان می‌توانند باور داشته باشند.

مرغ‌های کوچک محبوبم، من شما را بی‌پایان دوست دارم. شما نمی�یدهید چقدر مورد علاقه هستید، چه بزرگ در اراده و عشق پدر آسمانی‌تان که با شما میجنگد. و مادرم کجا است؟ همراه شماست. آیا او هرگز اجازه خواهد داد تا گمراه شوید؟ نه! او را با دو بازو خود و لشکرهای فرشتگانش نگه دارد. او شما را دوست دارم، در عشق الهی به خاطر اینکه فرزندانش هستید و می‌خواهید بزرگترین رنج برای دیگران تحمل کنید زیرا بلافاصله بلی گفته‌اید بر صلیب‌تان. شما بخاطر آنها کفاره خواهید کرد چون می‌خواهید آنان را از عذاب ابدی نجات دهید، حتی اگر غضب من به آن‌ها خواهد رسید. غضب پدر آسمانی قدرتمند است و باید بیاید زیرا نمی‌توانم پسرم عیسی مسیح و مادر محبوبم و روح‌القدس را توهین کنم. "روح‌القدس در مجمع بوده‌است" گفته می‌شود با عدم احترام. چگونه یک روح‌القدس هرگز در مجمع بود وقتی که فقط کاردینال‌های منافق وجود دارند؟ آنها به دنیا لذت می‌برند، جهان را دوست دارن و گناه کرده و توهینی بدون توقف انجام می‌دهند.

محبوبان من فرزندان، به شما حقیقت را گفته‌ام و درد من امروز چنان بزرگ است که مجبور شدم همه چیز را برای شما آشکار کنم. شما فرزندان من هستید، شمای گله‌های من بر روی انگورستان من هستید، کارگران در باغچهٔ من هستید و می‌توانم به شما اعتماد کنم. شما این اطمینان بزرگی نسبت به من دارید و دست نمی�یده‌اید. با مادر عزیزتان مبارزه کرده‌اید و از پرده‌اش نگه داشته‌اید، از دل پاکیزهٔ او نگه داشته‌اید. او شما را دوست دارد و بر شمای نگاه می‌کند پراز رحمت چون که این صلیب بزرگ برای شمای در نظر گرفته نشده‌است، چرا که دیدیده‌ایم مسیح یسوع پسر من که مادرش را بالاتر از همه چیز دوست داشت، انتظار نداشت که وی به بارترین صلیبی دست پیدا کند؟ آیا پس شما می‌توانید از صلیب خلاص شوید؟ نه! هم شما باید صلیب خودتان را اعتراف کنید و آنرا بپذیرید. این صلیب شماست. سپس من شما را دوست دارم وقتی صلیب را پذیرفته‌اید و گویند: "فقط در صلیبی روح من درمان خواهد شد، فقط در صلیبی یک روز آسمان باز می‌شود و اجازه یافتم که در عروسی دائمی شرکت کنم، عروسی ابدی. هیچ چیز دیگری هدف شماست. این است آنچه برای آن زندگی می‌کنید و این است چیزی که باید به خاطرش مردنید، اگرچه هرروز وقتی بیدار شوید بدانید صلیب شما آنجا هست. آنرا احاطه کنید!

یسوع مسیح پسر من دوباره آن را برای شمای می‌دهد و به شمای گویند: "آیا می‌خواهید صلیبی که از قبل بر عهده دارم، بیشتر بگیرید یا آنرا رها کنیم؟ آیا این سخت است یا می‌خواهی با من در بزرگترین شکنجه‌ها برای این کلیسای کاتولیک که شما را چنین دوست دارد، تحمل کنید؟» هم مادرش به عنوان مشارکت‌کننده در فدا شدن کنار او ایستاده‌است. هیچگاه نه گفت. بیش از همه رنج برد. دیدیده‌ایم اگر یک مادر مجبور بود نگاهی کند بر پسر خود که تا حداکثر رنج می‌برد و هنوز بی‌گناه، آیا این رنج انسانی وی را شکست نخواهد داد؟ چرا مادربزرگ شما توسط شمای رنج نمی�یده‌است؟ چون خداوندان شماست. زیرا با فرزند خدایی برای کل جهان، برای نجات انسان‌ها رنج برد.

پس امروز همه‌تان را در عشق بزرگ، اطمینان بزرگی و وفاداری بزرگی، در رحمت و نیکویی پدر آسمانی شمای، با تمام فرشتگان و قدیسان، به ویژه مادر عزیز شما و دامادیتان، یوسف مقدس، مبارک می‌کنم. ثابت بمانید و باور کنید که یک روز همه چیز تغییر خواهد کرد، چون همه چیز آشکار خواهد شد. اگرچه رسانه‌ها امروز نمی�یدن چه چیزی پشت این همه است، من آن هستم که همه‌چیز را روشن کنم. گناهی هرگز پنهان نخواهد ماند، چرا باید جبران شود. کسی که انجام داده‌است باید فرصت یابد از گناه بیرون بیاید وقتی وجدان به شدت ضربه می‌زند.

من شما را در سه‌گانه مبارک می‌کنم، محبوبان من. امروز با تاسف از شما خداحافظی می‌کنم زیرا که شما را دوست دارم، چون شما را در این روز خاص عید قریب‌الوقوع که رنج برمی‌دارید، بغل می‌کشم. دیدن رنج شما برای من سخت است، خصوصاً تو، کوچک‌ترین من. تو نمی喻د کجا بروی در درد، تو نمی喻د چرا برگشتی، چون تمام بدنت یک درد تنهاست. و من، پدر آسمانی‌ات، نباید این درد را از تو بگیرم، زیرا که این درد، درد پسرم برای گناهان کل جهان و قیامت کلیسای نوین و کشیش‌گری نوین بر اساس ماریا زیلر، قدیسانِ من در آسمان است. اگر مانند او رفتار کنی و سخنانش را بخوانی چنان‌که رنج برداشت، آنگاه روی راه راست هستی. شجاع باش و دلیر و تسلیم نشو، زیرا که تو را بی‌حد و مرز دوست دارم!

منابع:

➥ anne-botschaften.de

➥ AnneBotschaften.JimdoSite.com

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید