۲۰۱۱ ژانویهٔ ۶, پنجشنبه
عیدهٔ مجوس.
پدر آسمانی پس از قداس مقدس ترنتین و نمایش مقدس بدن مسیح بهوسیلهی ابزارش و دخترش آن سخن میگوید.
به نام پدر، پسر و روحالقدس آمین. فرشتگان دوباره از چهار جهت خانهٔ کلیسا وارد شدند و به کودک عیسی در گهواره عبادت کردند. مجوس از پشت آمدند، زانو زدند و نیز به کودک عیسی عبادت نمودند. پرتوهای نور از پادشاه کوچک محبت به سوی کودک عیسی میرفت؛ نه برعکس. این هم دلیل داشت.
پدر آسمانی خواهد گفت: من، پدر آسمانی امروز با ابزار و دخترم آن که راضی، اطاعتکار و متواضع است سخن میگویم. او در ارادهی من قرار دارد و تنها کلمات مرا تکرار میکند.
عزیزانِ مؤمنان، عزیزانِ زائرین از نزدیک و دور، گلهام کوچک و محبوب، امروز به شما سخن میگویم زیرا روز ظهور است، روز ظاهر شدن. این یک روز مهم برای شماست نیز، عزیزانِ گلهی کوچکی که دارید. بیدار شوید، هشداردهنده باشید؛ چرا که مرد بد با خشونت بسیار بر شما حمله خواهد کرد، چون دیگر توانایی تحمل قدرتی را ندارد که از شما جاری میشود. او همه چیز را نابود کرده و مهلک میکند. اما من، پدر آسمانی، بر شماست نگاه دارم و هیچچیز به شما نخواهد رسید. ولی جنگِ شیطان بزرگ است. لیکن هرچه در برنامهی مرا رخ خواهد داد. هنوز این قدرت را برای او باقی گذاشتهام تا سلطنتی که داریم شناخته شود.
امروز دیدم که کودک عیسی با تاج طلایی تاجگذاری شد. به راستِ کودک عیسی، تاج خار بود.
پدر آسمانی دیگر میگوید: بله، عزیزانم، پسرم یسوع مسیح را برای ردهی شما همه فرستادم. این پادشاهان طلا، کبریت و مر بههمراه آوردند. آنها ستارهای دیدند، نشانهی ایمان. آنها او را پیشرو میدیدند و پس ازش شتاب کردند. چرا؟ چون حقیقت را دنبال کردهاند. یسوع مسیح پسرم حقیقت و زندگی است. در این کودک کوچک خداوندی حضور داشت و هنوز دارد. یکی میخواهد که این خداوندی را در شما، عزیزانم، نیز امروز تعقیب کند. چرا، کوچولو، بیشتر از همه تعقیب شدهای؟ چون به تمام انسانها حقیقت کامل را اعلام میکنی - به تمامی انسانها. بنابراین بیتوجه خواهید شد؛ بله، تعقیب و دشمناندهیده میشوید.
حقایقم امروز نیز پذیرفته نخواهد شد که از طریق شما سخن میگویم و پسرم یسوع مسیح امروز در شماست میخواهد رنج بکشد، چون کلیسا جدید بنیاد گذاشته میشود و کشیشی جدید پایهگذاری شده است که نمیتوانید آن را فهمیده یا هرگز خواهید فهمید. کاملاً به ارادهی من تسلیم شوید. در آنجا امن هستید؛ چرا که امنیتی مانند این برای شما امروز داده نشدهاست.
امروز هم کافران تبدیل خواهند شد. کلیسای کاتولیک من در این قانون قدرت نخواهد داشت. کسی دنبال ستاره حقیقت و نور نرفته است. حقایقم را به کل دنیا پراکنده کردهام، اما مردم تمامیت این حقیقت را باور نمی喪ند.
چرا، گله کوچک محبوب من، این حقیقت را باور نکردهای؟ زیرا میز قربانی برداشته شد و مذبحی که در وسط قرار داشت جایگزین آن شده است. اما هنوز هم حقایقم از طریق شما، گله کوچولوک محبوب من، روشن خواهد شد. بر تو خاصاً نگاه دارم چون تنها از طریق تو، کوچکام، فقط از طریق تو به عنوان پیامآور تنها این حقیقت در تمامیت خود روشن خواهد شد. تو را انتخاب کردم زیرا "بله" کاملت برای من دادی و کاملاً تسلیم من شدهای. آنچه هنوز هیچکس دیگر از پیامآوران خواستن نکردم، از تو میخواهم: کار، عشق و رنج. کار، عشق و رنج با هم هستند، محبوبان من. این باید نماد سه حکیم باشد: طلا، کبک و مره: عشق، کار و رنج. همین چیزی که عیسی کوچکت امروز به تو میآورد. حقیقت است زیرا رنج بخشی از عشق است. بدون کار در زندگی پیش نمی喪ی. اگر فقط دعا کنید ولی کاری نکنید، این کافی نخواهد بود.
اما بعضی افراد خاص هستند که انتخاب کردهام، تنها رنج میکشند و کفاره میدهند، نمیتوانند کار کنند. من خواستهام این باشد.
در زندگی خود نیز به تو کار را دادم چنانکه گروه کوچولوک من، گله کوچک من، تا کنون تجربه کردهاید. شما با کاری بیش از حد مواجه شدید اما در هر حال زندگی دعا و حقیقت را پرورش دادهاید. هیچگاه یک نقطه ای از این منحرف نشدهاید اگرچه بسیار تعقیب شده و بدنامیدهاید. عشق برای تو مهم بود، زیرا عشق به دلهای شما جاری شد. چرا؟ چون حقایق زندگی کرده و اعلام کردید. امروز چیزی جز حقیقت اهمیت ندارد.
کسی هنوز هم حقیقت را نمی喪نده است؟ بنابراین، محبوبان من، در این روز گروه دعا جدیدی با نه نفر در منطقه ویگراتسباد بنیان گذاشتهام. خودم بنیانگذار این گروه هستم. قبلاً یک گروه آنجا تشکیل داده بودم اما پراکنده شد چون رهبر آن گروه به دلیل کفرش آن را ویران کرد. امروز، محبوبان من، اعضای فردی گروه را تا حد ممکن آزمودهام. آنها محکم هستند - مگر برای یکی از افراد. دقت کنید، محبوبان من، خیلی زود این را خواهید دانست.
چند نفر از این گروه اول دور شدهاند زیرا دیگر پیروی از گامهای ویژهام را نکرده و چون این دشواریها برایشان زیاد بود. آنها نمی喚ده بودند که چنین قربانیهایی بدهند. من بالاترین چیزها را از شما، محبوبانم میخواهم. شما قادر به فهمیدن آن نیستید و نمیتوانید آنرا درک کنید.
چراکه، محبوبانم، من چگونه DVD خودم را با قداس مقدس قربانیام از پسر کشیش محبوبم به جهان پراکنده کردم - به کل دنیا، نه فقط در آلمان؟ اکنون پس از چهار هفته تنها در بسیاری کشورها شناخته شدهاست زیرا مردم برای حقیقت کامل تناژ دارند، نه نیمهٔ آن. ابتدا باید تمام حقیقت آشکار شود تا من با قدرت و شکوه بزرگ دومین بار به عنوان پادشاه بیامدم، با همهقدرتم، دانشم و تواناییم. مادرم هم همراه من خواهد بود زیرا در تمامی زندگی زمینیام و نیز در آسمان همواره مادرم را کنار خود داشتم.
او مادر کلیسای امروز تخریب شدهاست. آیا باید مادرم برای این ویرانی کل کلیسا کاتولیک و رسولی گریه کند؟ اما آنها هرگز کاملاً نابود نخواهند شد. ولی با همه وسایل تلاش میکنند. ممکن نیست، زیرا من این کلیسا را بنیاد گذاشتهام: من، عیسی مسیح در سهگانهایت. این تنها، مقدس، کاتولیک و رسولی کلیسایم است.
کسی امروز به من ایمان میآورد، محبوبانم؟ کافران نزدیک و دور خواهند آمد تا به این کلیسا بیایند. آنها برای حقیقت تناژ دارند - نه مسیحیان کاتولیک محبوبم. آنها چرا رفتهاند؟ پراکنده شدهاند و از دنیا وابسته شدهاند. خود را به لذتهای دنیوی سپردهاند.
کجای روحانیونم که من شخصاً آنها را با وساطت اسقفان، رهبران بزرگ گلهام تقدیس کردم؟ او هم پراکنده شد. بعضی نمی�ابند تا به روز روشن بیایند زیرا از مردم ترس دارند. آنها این قداس مقدس تنها و مقدسی را اعتراف نکردهاند. این حقیقت باید زندگی یابد و شاهدی بر آن باشد. اگر من برای حقیقت شاهد نباشم، همه چیز را زنده نخواهم کرد. هنوز هم ترس انسان در اولویت است. میخواهم همهچیز را داشته باشم، محبوبانم و زیارتمندانم. همه به من تعلق دارد، نه به شما. این مخلوقاتم و محبوبانم هستند که امروز توسط مقامات گمراه شدهاند. گلهم از سوی کل روحانیون، شامل رهبر بزرگ نیز، با دروغ پراکنده شدند.
چه آزار و چه فوضى است در دنیا امروزی! هیچ راهنما، نشانهای یا ستارهای نیست. بنابراین امروز به همه میگویم: پیروی از تنها ستارهٔ حقیقت را کنید که برای شما دادهام. کوچکم فقط آنست که زندگی و حقیقتم را اعلام کند. او پیرو ستارهٔ حقیقتم است. هم شما، محبوبانم و زیارتگرانم نزدیک و دور، ستارهٔ حقیقت را پیروی کنید تا در حفره ابدی سقوط نکنید. حقایقی اعتراف کنید - کوچک عیسی در تابهخانه.
من تنها به مرد تبدیل شدم، بلکه در همان زمان خداوندی نیز درون من کار میکرد. با اینکه خدای و انسان بودم، از طرف مادر مقدسترین و محبوبترین خود یعنی مریم پاکدام وارد دنیا شدم. او را برای مادری بودن خدا انتخاب کردند. امروز مردم ماریا میگویند. آیا درست است که مادر آسمانی من یک ماریا باشد؟ هر کدامی که ماریا نامیده شود؟ زمانی که فرشته به وی سخن گفت و فیت خود را داد، او مریم بود. در لحظه خلق توسط روح القدس، او مادری خدا شد، مادر خدای.
و اکنون شما به مادر خدا ایمان دارید و از آنجاست که میخواهید، نه از ماریا. او آرزوهایتان را شنید و آنها را به من، پدر آسمانی، میرساند. و اگر در برنامه آسمانی من باشند، پاسخ خواهم داد. همه حقیقت را میدانم و خود هستی هستم. شما را گمراه نخواهم کرد، بلکه با عشق الهی بیشتر از آنجاست که به راستی نزدیک تر شوید.
تمام آسمان امروز بر تو مبارک باد، در این روز پیروزی میکند. من، محبوبترینهایم، خوشحالم که گروه دعا را در این روز ساعت 6 بعد از ظهر توسط نه نفر وفادار و منتخب خود بنیانگذاری کنید. شما ثابت خواهید ماند و همانطور که خواستم باقی خواهید ماند. هر ماه اول چهارشنبه در ساعت 18:00 با آنها خواهم بود. اگر هم میخواهید به درون خود بگذارید، آنگاه این شخص تماس را از طریق اینترنت منتقل کنید. (U. Lachenmayer, Tel. 08282/3200).
من تو را بیحد و مرز دوست دارم و به هر روحی که آماده است دنبال ستاره حقیقت باشد، توقع میکنم! اکنون همه آسمان بر تو مبارک باد، مادر محبوب من، کوچکترین عیسی، مجوسها و تمام فرشتگان و قدیسین در نام پدر و پسر و روح القدس. امن. از ابدیت دوست دارید شوید! پایدار باشید! آخرین زمان، دقیقه آخر رسیده است. آمین.